بــوی پــاییـز میـــ ــدهد
تابستانِ این روزهــا ؛
گویـا که شـــ ــ ــهریـــور
عــــاشــق شده است!
نظرات شما عزیزان:
همــه چیــز سـاده استــــــ
زنـدگــی... عشــق...
دوستـــــــ داشتــن... عـادتــ کــردن...
رفتــن... آمــدن...
امــا چیــزی کـه ســــــاده نیستـــ
بـاور ایـن سـاده بـودن هـاستـــــــــــ...
زنـدگــی... عشــق...
دوستـــــــ داشتــن... عـادتــ کــردن...
رفتــن... آمــدن...
امــا چیــزی کـه ســــــاده نیستـــ
بـاور ایـن سـاده بـودن هـاستـــــــــــ...
از همهمه های سرد میگذرم
از مسیرهای ِهیاهوی ِبی روح
از تلفیق بوی خاک و باران
میگذرم از ابرها
از تندیس ِ ترک خورده ی ِآفتاب
از بغض مدام آسمان
میگذرم از نیستانی که نجوای درد میریزد بر دلم
و قصه هایی که فرجامشان تلخ ِ تلخ ست
میگذرم از تماشای بن بست ِخاطره ها
از تب ِناخوشی ِلحظه ها
و قدم میگذارم بر طعم گس این روزها
که نبودت را در انتهای تاریک رویا نشانم میدهند
و تاریکی میپاشند بر آئینه ها
میگذرم و چشم هایم را میبندم
تو نباشی
نه ماندن ،نه چشمها
بکارم نمی آیند
پاسخ: سلام مرسی که بهم سر میزی کامنت میزاری شرمنده که نمیتونم بیام :(
از مسیرهای ِهیاهوی ِبی روح
از تلفیق بوی خاک و باران
میگذرم از ابرها
از تندیس ِ ترک خورده ی ِآفتاب
از بغض مدام آسمان
میگذرم از نیستانی که نجوای درد میریزد بر دلم
و قصه هایی که فرجامشان تلخ ِ تلخ ست
میگذرم از تماشای بن بست ِخاطره ها
از تب ِناخوشی ِلحظه ها
و قدم میگذارم بر طعم گس این روزها
که نبودت را در انتهای تاریک رویا نشانم میدهند
و تاریکی میپاشند بر آئینه ها
میگذرم و چشم هایم را میبندم
تو نباشی
نه ماندن ،نه چشمها
بکارم نمی آیند
پاسخ: سلام مرسی که بهم سر میزی کامنت میزاری شرمنده که نمیتونم بیام :(
چه زیبا میشد این دنیا
اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخم هر قلبی
همان اندازه مرهم بود
چه زیبا میشد این دنیا
اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را
به ناف زندگانی بست
چه زیبا میشد این دنیا
کمی هم با وفا باشیم
نباشد روزگاری که
نمک بر زخم هم پاشیم
چه زیبا میشد این دنیا
نیاید اشک محرومی
زمین و آسمان لرزد
ز آه و درد مظلومی
چه زیبا میشد این دنیا
شود کینه ز دلها گم
اگر بشکستن پیمان
نگردد عادت مردم
اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخم هر قلبی
همان اندازه مرهم بود
چه زیبا میشد این دنیا
اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را
به ناف زندگانی بست
چه زیبا میشد این دنیا
کمی هم با وفا باشیم
نباشد روزگاری که
نمک بر زخم هم پاشیم
چه زیبا میشد این دنیا
نیاید اشک محرومی
زمین و آسمان لرزد
ز آه و درد مظلومی
چه زیبا میشد این دنیا
شود کینه ز دلها گم
اگر بشکستن پیمان
نگردد عادت مردم
سلام وبت وااقعا عاليه
خوشال ميشم نظرتو درباره ي وبم بدونم
خوشال ميشم نظرتو درباره ي وبم بدونم